( Allah khalifeh) Among all - TopicsExpress



          

( Allah khalifeh) Among all those tasks a manners which is related to human case‚ women’s matters are always involve complex problems. A real fact that has tolerated a climax a lot and has considered her death to divinity. She against her human’s fact has another faces that it should be discovered and revealed‚ to be identify. Each creatures are symbols of the celestial names because creator’s Trans figare in human is different and all their axis is according to Allah belong to human. Some of women own high genius and talents versus men and show their accepting advices during the history. When Islam come out in hijaz. Realizing it’s reality intellectually need higher sagacity and firm will to bear any dangerous. Some women being Muslim since their husbands were pagans too‚ or being Muslim before them. So‚ all of them are and like men. Their creation was not separate. There is no differences between them during mood‚ is thmus‚ assembling crossing serat bridge and kosar and etc. They (man women) are same in many cases. Therefore women in holly Quran have an enormous base. Depend on humans base in Quran‚ this holly bible descend to quide human beings. So when he describes his goals and talk about divine inspiration and say: in Ramadan we sent Quran(Koran) to quide human beings. (Nas people).which is word that mention people is qurdance in Quran do not consider any special groups or committee. But it shares same among men and women. Sometimes Quran say Nas or people and state compassionate God‚ taught‚ us the book‚ created us‚ learn us to speak. Whenever we educated and study in this school his speech and manner is vivid. So Quran plummet to humans quidance. His pupils are human being. Another reason‚ Quran is the man’s sprit teacher and use for training and refinement us. Our spirit is nomenon not jute to be male or female. So Quran talk about refinement not male or female. Being man or woman is related to body. Education civility edification and refinement belong to oneself. Our ego is besides of the body and body is besides of ego. infact man neither is male nor female. We shuld know these faces. Therefore spirit support our humanity spirit organization our reality. Corepus is like device that occasionally can be male or female. Deliberately making speech about women and try to analyze it and do *****ented this interest to the nature material and to them selves. Finally the highest position is calife Allah (khalife-o-Allah). Man achived a higher is position the axis of education‚ refinement in human beings is our spirit (life) not our corporeity. So our spirit is aware of (conscions) Divn’s names and be a genu flect by angels and aware divin’s names. Humans position is innocent (pure) of any masculine and feminine. Then woman can gain an official position on the earth. I get through my words by parvin etasamys: women had no evidence in impartiality court in erudition school she was not simple pupil her complaints during the life get no respond. It was an apparent injustice not hidden. Defenders of women Syed Mansoor Mohammadi Kchpi URL aryatop{aryatopkachpiii@yah­oo} آیا زن می تواند خلیفه ا... ( جانشين خدا در روي زمين ) شود در بین همه اموری که به انسان و جنبه های انسانی مرتبط است مساله زن همواره از پیچیدگی و غموض بیشتری همراه بوده است . حقیقتی که در طول تاریخ فراز و نشیبهای فراوان را تحمل کرده و از زنده به گور شدن تا خدائی کردن را به خود دیده است .زن غیر از حقیقت انسانی چهره های مختلف دیگری را نیز در خود دارد که بایستی آن جلوه های مختلف کشف و آن صورتهای گوناگون هویدا شود تا آنگونه که هست شناخته و معرفی می شود . هر موجودی مظهر نامی از نامهای الهی است زیرا تجلی خالق در چهره ی مخلوقات ، گوناگون است که محورهمه آنها به فرموده حضرت حق انسان می باشد و برخی از زنان دارای نبوغ و هوشمندی بالا وسبقت آنان در موعظت پذیری نسبت به مردها شواهد تاریخی دارد . وقتی اسلام به عنوان دین جدید درجاهلیت دامنه دار حجاز جلوه کرد . تشخیص حقانیت آن ا ز نظر عقل محتاج به هوشمندی والا و پذیرش آن از جهت اراده نیاز به عزمی فولادین بوده است تا هر گونه خطر را تحمل نمایند . عده ای از زنان در حالی اسلام آورده بودند که شوهران آنها کافر بوده اند یا پیش از همسرانشان اسلام آورده اند . پس تمام زنها از لحاظ گوهر هستی و اصل مبدا همتای مردانند و خلقت هیچ زنی جدای از خلقت مرد نیست و یا در پایان پیدایش و در انجام عالم وقتی مساله معاد ، قیامت ، برزخ ، حشر ، عبور از صراط کوثر و مانند آن مطرح می شود هیچ بین زن و مرد فرقی نمی گذارد و در همه موارد زن و مرد با هم هستند و یا اینکه زن در قران کریم از چه پایگاه عظیمی برخوردار است . مبتنی بر این است که انسان در قرآن چه پایگاهی دارد چون قران کریم برای هدایت انسان امده است که در آن نه زن و نه مرد تنها مطرح نیست . لذا وقتی هدف رسالت را تشریح می کند و غرض نزول وحی را بازگو می نماید و می فرماید : ماه رمضان همان ماهی است که در آن قران نازل شده است که مردم را هدایتگر باشد . کلمه ( ناس ، مردم ) که به عنوان هدایت انسان در قران مطرح است صنف مخصوص یا گروه خاصی را در نظر ندارد بلکه شامل زن و مرد بطور یکسان می شود . قران کریم گاه تعبیر به ناس و گاه تعبیر به انسان می کند و می فرماید :خدای رحمان قران را یاد داد انسان را افرید به او بیان آموخت . وقتی شاگردی در این مکتب رحمت تربیت شد . می شود انسان وقتی انسان شد حرف او روشن و گفتارش بیان است .خلاصه آنکه قران برای هدایت ناس است و رحمان درس قران می گوید و شاگردانش انسانها هستند دیگر سخن از زن و مرد نیست و دلیل دیگر قران معلم روح انسانها و برای تعلیم و تزکیه جان و روح آدمی است و روح از آن جهت که موجود مجرد است نه مذکر است نه مونث . سپس در قران سخن از تزکیه روح است نه سخن از زن و مرد . خلاصه آنکه اولا زن یا مرد بودن مربوط به پیکر است . ثانیا تعلیم و تربیت و تهذیب وتزکیه از آن نفس است . ثالثا نفس غیر از بدن است و بدن غیر از نفس و حقیقت انسان نه مذکر است نه مونث و باید این دو را از چهره انسانیت شناخت . پس انسانیت انسان را جان او تامین می کند نه جسم او ، نه مجموع جسم و جان و حقیقت هر کسی را روح او تشکیل می دهد جسم او ابزاری بیش نبود و این ابزار هم گاهی مذکر است و گاهی مونث . قهرا بحث از زن و مرد یا تفاوت این دو صنف در مسایل مربوط به حقیقت انسان رخت بر می بندد و خلقت انسان را خداوند رحمان به یک اصل که روح و یک فرع که تن است تحلیل می کند و این فرع را به طبیعت و ماده و طین و تراب اسناد می دهد و آن اصل را به خود اسناد می دهد و مطلب نهایی در بحث بالاترین مقام انسانی مقام خلاقیت یعنی خلیفه ا... ( جانشینی خدا ) بودن است . اگر انسان در خلافت به مقام بالا رسید و همانطوری که در مطالب بالا گفته شد محور تعلم و تعلیم جان آدمی است نه بدن و نه مجموع جان و بدن ، ان که عالم می شود روح است . بنابراین آن که عالم به اسماء الهی است جان است نه تن و خلیفه ا... جان آدمی است . بنابراین مسجود ملائکه و معلم فرشتگان و عالم به اسماء مقام انسانیت است و مقام انسانیت منزه از ذکورات و انوثت می باشد . پس نتیجه می گیریم زن میتواند : عالی ترین جانشین خدا در روی زمین شود . در عدالتخانه انصاف ، زن شاهد نداشت در دبستان فضیلت ، زن دبستانی نبود دادخواهی های زن می ماند عمری بی جواب آشکارا بود این بیداد پنهانی نبود . سید منصور محمدی کچپی آدرس اینترنتی aryatop جمعیت حمایت از زنان
Posted on: Wed, 04 Jun 2014 19:40:14 +0000

Trending Topics



I stopped tonight and had
Barrington Partnership for Animal Welfare Barrington
...tá ai Sâmya, o clipe que eu te falei, coloquei a letra tbm

Recently Viewed Topics




© 2015