Meter بصورتمسجع ومقفی در اوردن. Metre بصورتمسجع ومقفی در اوردن. Blacklist صورت اشخاص بدحساب ، اسم کسی رادرلیست سیاه نوشتن. Powder گرد زدن به ، گرد مالیدنبصورت گرد دراوردن. Tear (.n):(معمولا بصورت جمع) اشک ، سرشک ، گریه ، (.iv Record (.vda.jda.n): ثبت ، یادداشت ، نگارش ، تاریخچه ، صورت Boldface (decaf dlob=) باصورت برافروخته از غضب وخشم ، گستاخ ، Tacet (ecat) (صورت امر فعل erecat) ساکت باش ، ساکت. Sallet (edalas) کلاه خود سبک قرن 51 بدون زره صورت. Flick (eivom=) (معمولا بصورت جمع) سینما. Formulize (etalumrof=) بصورت فرمول دراوردن. Fictionize (ezilanoitcif) بصورت افسانه دراوردن ، بصورت داستان Fictionalize (ezinoitcif) بصورت افسانه دراوردن ، بصورت داستان Burble (gnilbrub=) جوش ، قل قل ، سالک ، جوش صورت ، صدای قل Mammillary (mrofimmam) پستان مانند ، بصورت پستان. Whether Or Not (on ro rehtehw)بهرحال ، در همه حال ، بهرصورت. Forbear (raeberof) (معمولا بصورت جمع) نیا ، اجداد ، جد اعلی. Forebear (raebrof) (معمولا بصورت جمع) نیا ، اجداد ، جد اعلی. Whichsoever (revehcihw) (صورت موکدhcihw) ، هر کدامکه ، هریک که. Whichever (reveoshcihw) (صورت موکدhcihw) ، هر کدام که ، هریک Cannon (snonnac ro nonnac.lp) توپ (معمولا بصورت اسم جمع) ، Tace (tecat) (صورت امر فعل erecat) ساکت باش ، ساکت. Salade (tellas) کلاه خود سبک قرن 51 بدون زره صورت. Draught (tfard =) (صورت انگلیسی کلمه tfard). Whether Or No (ton ro rehtehw) بهر حال ، در همه حال ، بهرصورت. Mammiform (yrallimmam) پستان مانند ، بصورت پستان. Cupid (افسانه یونان) کوپید ، خدای عشق که بصورت کودک Succubus (افسانه) جن یا دیو ماده ای که بصورت زن درامده وبا Bill (امر.) اسکناس ، صورتحساب دادن. Majesty (باضمیر) اعلیحضرت (بصورت خطاب) ، بزرگی عظمت وشان Metonym (بدیع) لغت وکلمهای که بصورت کنایه یا مجاز بکار Begone (بصورت امر) خارج شو ، عزیمت کن ، دورشو. Giblet (بصورت جمع) خرده ریز ، جزئی. Glass Eye (بصورت جمع) عینک ، چشم شیشهای ، چشم مصنوعی. Shamble (بصورت جمع) کشتارگاه ، (مج.) قتلگاه ، تلوتلو خودن ، Straggly (بصورت نامرتب) پراکنده ، اواره ، متواری ، پرت ، Lynx (ج.ش.) سیاهگوش ، وشق ، صورت فلکی شمالی. Dorper (ج.ش.) گوسفند افریقایی سفید صورت سیاه. Future Perfect (د.) شامل زمان اینده نقلی که در انگلیس بصورت evah Avast (د.ن.- بصورت امر) ایست ، توقف کنید. Face Card (در ورق) ورق صورت ، ورق شاه ، بیبی یاسرباز. Fixing (درعکاسی) ثبوت ، تثبیت ، (بصورت جمع) حاشیه ، ریشه ، Improper Fraction (ر.) کسری کهصورت ان بزرگتر از مخرج باشد. Racemize (ش.) بصورت بلورهای خوشهای در اوردن ، با اسید Solate (ش.) بصورت محلول دراوردن. Lice (صورت جمع esuol) ، شپش ها. Selves (صورت جمع fles) ، خودشان ، خودمان ، خودتان. Mice (صورت جمع کلمه esuom)موشها. Staves (صورت جمع کلمه ffats). Turves (صورت جمع کلمه frut) ، مرغزار ، چمنها. Teeth (صورت جمع کلمه htoot) ، دندانها. Soli (صورت جمع کلمه olos) ، تک نوازان ، تنها خوانان. Wives (صورت جمع کلمهefiw) ، همسران. Sox (صورت جمع کلمهkcos) ، جورابها. Indices (صورت جمع کلمهxedni). Whomso (صورت مفعولی osohw) ، بهر کسیکه ، هرکس که. Whomsoever (صورت مفعولی ضمیر reveosohw) ، هرانکس. Whomever (صورت مفعولیreveohw) ، هرکسیرا که ، بهر کس که. Lupus (طب) قرحه اکله ، سل جلدی ، (نج.- باحرف بزرگ) صورت Acnerosacea (طب) ورم و سرخی صورت و بینی در اثر افراط در صرف Prosopopoeia (عروض) تعریف شخص غایب بصورت متکلم وحده ، حاضر Rice (گ.ش) برنج ، (درجمع) دانه های برنج ، بصورت رشتههای Xylotomy (گ.ش.) برش چوب ، برش دادن چوب بصورت ورقه نازکی Tu Quoque (لاتین) تونیز ، توهم بیا بمیدان (بصورت دعوت حریف Leges (لاتین) صورت جمع کلمه xel بمعنی قوانین. Intestine (معمولا بصورت جمع) روده ، امعاء ، (مج.) درونی. Leo (نج.) برج اسد که پنجمین صورت فلکی منطقهالبروج است ، Procyon (نج.) روشنترین ستاره صورت فلکی کلب اصغر (roniM Argo (نج.) سفینه ، کشتی ، صورت فلکی سفینه. Virgo (نج.) صورت فکلی سنبله ، برج سنبله. Draco (نج.) صورت فلکی اژدها. Sirius (نج.) صورت فلکی شعرای یمانی ، ستاره کاروان کش در Flying Fish (نج.) صورت فلکی ماهی پرنده ، (ج.ش.) ماهی پردار. Squad (نظ.) گروه ، جوخه ، دسته ، بصورت جوخه یادسته دراوردن. Formate (هواپیما) بصورت صف یا ستونی پرواز کردن ، بستون یا Data [صورت جمع کلمه mutad] مفروضات ، اطلاعات ، سوابق ، Squirt اب را بصورت فواره بیروندادن ، پراندن ، تندروان شدن. Billow ابر) ، بصورت موج درامدن. Socialize اجتماعی کردن ، بکارهای اجتماعی تخصیص دادن ، بصورت Paresthesia اختلال حس لمس بصورت خارش ، مورمور شدن. Labialization ادای اصوات بصورت شفوی. Gutturalize ادای اصوات بصورت گلویی. Hollow Ware ادوات فلزی ، چینی یاشیشهای که بصورت استوانهای شکل Poll اراء اخذ اراء (معمولا بصورتجمع) ، فهرست نامزدهای Psyche Knot ارایش گیسو بصورت گوجه فرنگی. Denationalize از حقوق ملی محروم کردن ، صنایع را از صورت ملی خارج Demythologize از صورت افسانه بیرون اوردن ، تفسیر نوشتن. Boon استدعا ، فرمان یادستوری بصورت استدعا ، عطیه ، لطف ، nominally اسما - بنام - لفظا - در صورت ظاهر Trash اشغال ، مهمل ، خاکروبه ، زوائد گیاهان ، بصورت اشغال Story اشکوب ، داستان گفتن ، بصورتداستان در اوردن. Alliteration اغاز چند کلمه پیاپی با یک حرف متشابه الصورت. Romance افسانه ، رمان ، کتاب رمان ، داستان عاشقانه ، بصورت erythema التهاب پوست - گل انداختن صورت - تابش Provided اماده ، مشروط ، درصورتیکه. Filigree امروزه بصورت سیم های ریز طلا ونقرهو یا مسی در Spread Eagle امریکا) ، (مج.) میهن پرستیافراطی ، چاخان ، بصورت بال Americanize امریکایی ماب کردن ، بصورت امریکایی دراوردن. Harmotome ان بصورت جفت وصلیبی برنگهایمختلف یافت میشود. Accomplish انجام دادن ، بانجام رساندن ، وفا کردن(به) ، صورت
Posted on: Mon, 16 Sep 2013 13:32:34 +0000
Trending Topics
Recently Viewed Topics
© 2015