القاعده به نمايندگی از آمريکا در - TopicsExpress



          

القاعده به نمايندگی از آمريکا در سوريه می جنگد! / فریبرز سنجری حدود دو سال از جنگ در سوريه می گذرد؛ جنگی ارتجاعی که دو طرف درگير در آن برای فائق آمدن بر يکديگر از توسل به هيچ جنايتی کوتاهی نمی کنند. نتيجه اين جنگ جنايتکارانه تاکنون بيش از 80 هزار کشته وهزاران مجروح و چند ميليون آواره وبيخانمان و کشوری ويران شده است. يک طرف اين جنگ ضد مردمی رژيم سرکوبگر و ددمنش بشار اسد حافظ نطام سرمايه داری حاکم در سوریه می باشد که سالهاست در خدمت امپریالیست های غرب و شرق، تسمه از گرده مردم رنجديده اين کشور کشيده و امروز تحت حمايت امپرياليسم روسيه اين جنگ را پيش می برد، و طرف ديگرگروه های مزدوری هستند که با پول و اسلحه قدرتهای امپرياليستی غرب (آمریکا و اتحادیه اروپا) در جهت پيشبرد سياستهای اين قدرتها در سوريه، سازمان يافته و به نام " شورای ملی سوریه " وبه مثابه نماينده مردم و "انقلاب" سوريه از سوی قدرتهای امپرياليستی غرب و رسانه های وابسته به آنها به افکار عمومی معرفی مي شوند. بخش مهمی از اين به اصطلاح "اپوزيسيون مردمی" را گروه های بنيادگرای اسلامی ای تشکيل می دهند که اساسا اهل اين کشور نبوده و به مثابه مزدوران جنگی از کشورهای ديگر به سوريه اعزام شده اند! بر اين اساس آنچه در رسانه های امپرياليستی تحت عنوان "انقلاب" معرفی می شود در واقعيت يک ضد انقلاب مسلح و وابسته به امپرياليستها می باشد. در واقع اگر خوب توجه کنیم می بینیم که سوریه امروز به گره گاه تضاد ها و رقابتهای امپرياليستی تبديل شده است و پیچیدگی وضع در آن است که امپرياليستهای گوناگون از آمريکا گرفته تا روسيه و فرانسه و غيره درست به دلیل منافعی که در سوریه دارند اکنون یک قطب بندی در بین خود به وجود آورده و از کمک دولت هائی در خاورمیانه برخوردارند که با هزار رشته به همه این امپریالیست ها وابسته اند. امپریالیست های غرب با اعمال نفوذ از طریق گروه های مرتجع فوق الذکر و باکمک کشورهائی چون ترکیه و قطر و عربستان سعودی یک طرف این قطب را تشکیل می دهند و طرف دیگر، امپریالیسم روسیه می باشد که از طریق بشار اسد و باکمک حزب الله لبنان و کمک مستقیم جمهوری اسلامی جنگ امپریالیستی در سوریه را پیش می برند. در این مقاله کوشش می شود با آشکار کردن نقش ارتجاعی و تروریستی گروه های اسلام گرا در سوریه و برملا ساختن رابطه آنها با امپریالیست های غرب، پرده از ریاکاری های این امپریالیست ها و از جمله امپریالیسم آمریکا برداشته شده و نشان داده شود که آنهائی که "تروريسم" و "بنياد گرائی اسلامی" را ظاهراً خطر بزرگ برای بشریت می نامند چگونه در سوریه به کار سازماندهی و تغذیه و تقویت این نیروهای تروریست و ارتجاعی مشغولند. در آغاز، آمريکا و شرکای امپرياليست اش در حاليکه برای شعله ور نمودن آتش جنگ در سوريه از ليبی و پاکستان و کشورهای ديگر، تروريست به سوريه صادر می کردند موکداً هر گونه رابطه با اين دستجات را انکار می نمودند. در حالی که در همان شروع جنگ در سوريه گزارشات زيادی مبنی بر همکاری آمريکا با القاعده در سوريه منتشر می شد. برای نمونه خبرنگار نشريه هافینگتون پست گزارش داد که: "مأموران سازمان سیا(CIA) اینک در جنوب ترکیه مستقر شده اند و از ماه مارس دولتهای عربستان سعودی، قطر و امارات متحده عربی را در امر همکاری و ارسال محموله های جنگی به واحدهای "ارتش آزاد سوریه" راهنمائی می کنند". حتی معاون دبیر حزب زحمتکشان ترکیه، بلنت اسین اوغلو،رسما اعلام نمود که سازمان سیا (CIA)حدود ۶ هزار نفر عرب، افغان و ترک را برای انجام عملیات تروریستی در سوریه استخدام کرده است. با اين همه ديوار حاشا بلند بود و آمريکائی ها حاضر نبودند بر نقش جنايتکارانه خود در اين جنگ و همکاری شان با بنيادگرايان اسلامی و تروريستها و از جمله القاعده مهر تائيد بزنند. چرا که چنين اعترافی همه تبليغات فريبکارانه شان در رابطه با القاعده که آن را بزرگترين دشمن امنيت آمريکا و صلح جهانی می ناميدند را نقش بر آب می کرد. اما به تدريج و با رو شدن هر چه بيشتر دستهای آنها در اين بازی کثيف، رئيس اداره ضدتروريستی دولت آمريکا "دانيل بنجامين" غيرمستقيم و با گفتن اينکه آمريکا از ارتش آزاد سوريه می خواهد که القاعده را به داخل خودش راه ندهد بر حضور اين جريان در جنگ سوريه مهر تائيد زد . وسپس سير رويدادها دولت آمريکا را مجبور نمود که صريح تر سخن گفته و در حالی که گام به گام از موضع اوليه عقب می نشيند از زبان "ليون پناتا" وزير دفاع خود علنأ به حضور القاعده در سوريه اعتراف کند. در اين مورد "اتاق های فکر" همانند( Council on Foreign Relations) و روزنامه های غربی برای توجيه اين همدستی کثيف دست به داستان سرائی زده و مطرح کردند که شورشيان سوری و در مجموع گردانهای ارتش آزادی سوريه روحيه باخته مي باشند و اگر القاعده را در صف خود نمي داشتند بسيار ضعيف می بودند و حتی با کلمات حمايت گرانه اعلام کردند که جنگجويان القاعده با خودشان "ديسيپلين، اشتياق مذهبی، تجربه جنگ در عراق، کمک های مالی از جانبداران سنی منطقه خليج، و مهمتر از همه، نتايج مهلک" به ارمغان می آورند و وجودشان می تواند روحيه بقيه را ارتقاء دهد. جالب اينجاست که امروز که اين سطور نوشته می شود رسوائی همکاری و همگامی القاعده و آمريکا به آنجا رسيده که عليرفم همه حاشاها و انکار های اوليه حتی نيويورک تايمز نيز گزارش می دهد که" القاعده در "قلب انقلاب "سوريه به وسيله سه گرو ه فعال مي باشد:النصر جبهه ملل شرق مديترانه،گردان عبد الله اعظم و گردان شهيد البارا ابن مالک. " و البته معنای اين گزارش که در آن با صراحت از القاعده در قلب انقلاب سوريه نام برده مي شود را کسانی بهتر می توانند درک کنند که صحنه مشمزکننده دريدن سينه جسد يک سرباز سوری به وسيله يکی از فرماندهان گروه بنيادگرای «کتائب عمر الفاروق» وابسته به يکی از گروه های بنيادگرای فوق الذکر به نام "ابو صقر" و خوردن قلب آن جنازه را در مقابل دوربينی که دارد از اين صحنه فيلم می گيرد را ديده باشند! "ابو صقر"، اين جهادگر اسلامی در حين خوردن قلب جنازه فرياد می زند :"به خدا سوگند که ما قلب و جگر شما سربازان بشار اسد … را می خوریم". اين واقعيت را مردم جهان با نفرت و اشمئزاز در ويدئو های منتشر شده ديدند. حالا ديگر مهم نيست که " سازمان دیده بان حقوق بشر" که در خط آمريکا فعاليت می کند با بيشرمی تلاش کند که "ارتش آزاد سوریه" و ديگر گروه های بنياد گرا را از اين رسوائی بری سازد. اگر تا ديروز آمريکا و شرکايش با انکار و اکراه از حضور بنيادگرايان اسلامی در سوريه و اتحاد خود با آنها سخن می گفتند، امروز ديگر مدتهاست که اتحادیه اروپا و کل امپرياليستهای غربی، که اين روز ها دوست دارند خودشان را "جامعه جهانی" بنامند تا کراهت يک قرن تجاوزات امپرياليستی را از خود دور کنند، "شورای ملی ائتلاف سوریه" را به عنوان تنها نماینده مشروع مردم آن کشور به رسمیت می شناسد. حالا ديگر کار به جائی کشيده است که دو کشور مهم اتحاديه اروپا يعنی بریتانیا و فرانسه، با علم به حضور و نفوذ "گروه‌های جهادی نظیر القاعده " در رويداد های سوريه، رسما خواهان مسلح کردن مخالفان اسد شده و از ضرورت ارسال سلاح برای آنها دم می زنند. آمريکائی ها نيز بازی موش و گربه را به تدریج کنار گذاشته و امروز علنا از کمک های خود به اين "شورا" و " ارتش آزاد سوریه" سخن می گويند. همان آمريکائی هائی که القاعده و "جبهه النصره " در ليست سياه تروريستی آنها قرار دارند و بر اساس قوانين آمريکا هرگونه ارتباط مالی و کمک مالی به اين جريان غير قانونی اعلام شده است! امروز تنيدگی همکاری و همگامی مزدوران و تروريستهای اسلام گرا و به خصوص القاعده با امپرياليستهای غرب و به ويژه امپرياليسم آمريکا در سوريه آنقدر آشکار شده که ديگر حتی رسانه های شناخته شده آنها هم که همواره وظيفه شان لاپوشانی توطئه ها و دسيسه های امپرياليستی است، قادر به کتمان آن نيستند و هر روز گوشه جديدی از اين رابطه در اين رسانه ها انعکاس می يابد. به اين ترتيب مردم سوريه و نه تنها مردم اين کشور، بلکه مردم جهان با وضوح هر چه بيشتری می بينند که امپرياليستهائی که آن همه عليه خطر بنياد گرائی اسلامی و تروريسم القاعده داستانسرائی می کردند، چگونه امروز در جریان برنامه ای منظم، هر روز برای پيشبرد توطئه هايشان در سوريه از ليبی و پاکستان و عربستان، القاعده "تروريست" وارد می کنند و در خاک ترکيه برای آنها اردوگاه زده و به وسيله آنها خانه و کاشانه مردم را مورد تجاوز خود قرار داده اند. تجاوزی که در جلوی صحنه، دولتهای قطر و عربستان و ترکيه عوامل پيشبرد آن می باشند. به واقع هم وقتي که در جريان اين جنگ، تاکنون چند هزار فرد مسلح از اتباع کشورهای عربی و خارجی دستگير شده اند که در ميان آنها افسران ترکيه و عربستان سعودی وجود دارند، وقتی نماينده سوريه در سازمان ملل بار ها فهرست اسامی مزدوران خارجی که شامل شهروندان قطر، عربستان سعودی، لیبی، افغانستان، ترکیه و دیگر کشورها بوده اند را به شورای امنيت سازمان ملل ارائه داده، وقتی که برای نمونه درجنگ اخير در " القصیر" که طی آن حزب الله لبنان برای کمک به بشار اسد وارد ميدان جنگ شد تعداد زيادی شهروندان خارجی دستگير شده اند، چگونه می توان نقش اين جريانات وابسته به امپرياليست ها را در جنگ جاری کتمان نمود؟ به همين دليل هم هست که روزنامۀ بریتانیائی، گاردین در 19 ماه مه اجبارا با صراحت گزارش داد که" اتحادیۀ اروپا تروریست های اسلامگرای سنی را که با پشتیبانی ایالات متحده در سوریه علیه رژیم بشار اسد می جنگند، مستقیما تأمین مالی می کند." و يا زبیر خان" نویسنده و روزنامه نگار پاکستانی" در نشريات اين کشور گزارش داد که :" دستگاه اطلاعات ترکیه ۹۳ نفراز تروریستهای طالبان و القاعده را از وزیرستان به استان هاتای نزدیک مرزهای سوریه منتقل کرده است". او اضافه کرده است که "این ۹۳ تروریست عناصر القاعده و از اتباع کشورهای عربستان، کویت، یمن، پاکستان، افغانستان و شماری از ساکنان عرب وزیرستان پاکستان هستند" و هشیار زیباری، وزیر امور خارجه عراق در جريان يک کنفرانس مطبوعاتی در بغداد نيز تأئید کرد که "شبه نظامیان «القاعده» برای انجام عملیات تروریستی به خاک سوریه وارد می شوند و از مرزهای عراق اسلحه به این کشور حمل می کنند" واقعيت اين است که در طول دو سال گذشته ده ها و صد ها فاکت مبنی بر اين امر که در سوريه، القاعده به نمايندگی آمريکا با رژيم اسد می جنگد مستند و افشاء شده که کار انکار اين حقيقت را برای امپرياليست ها و مبلغين جيره خوارشان بسيار سخت و غير ممکن نموده است. همانطور که ملاحظه شد به جرات می توان گفت که در سالهای اخير هيچ رويدادی مثل حوادث سوريه رياکاری امپرياليستها و از جمله امپرياليسم آمريکا را در مقابل چشم مردم منطقه با اين وضوح به نمايش نگذاشته بود. مردم منطقه اکنون به عينه می بينند که قدرت هائی که در مخالفت با خطر "تروريسم" و "بنياد گرائی اسلامی" عربده می کشيدند و هنوز هم می کشند و آن را "خطر" و "تهديد"ی بزرگ برای به اصطلاح صلح جهانی و "ارزشهای" جوامع "آزاد" غرب جلوه می دادند، حال دست در دست همين جريانات تروريست و بنيادگرا برای تأمين هر چه بيشتر منافع خود در سوريه می جنگند، و کار رسوائی شان به آنجا رسيده که در حاليکه همگان به عينه می بينند که اين جريانات در زير عبای همين قدرتها و برای پيشبرد سياستهای تجاوزگرانه آنها ست که شکل گرفته و با پول و تجهيزات آنهاست که رشد کرده اند باز همچناان بيشرمانه و رياکارانه به همديگر اندرز می دهند که بايد کاری کرد که کمک های ما به دست چنين گروه هائی نرسد! در حالی که آنها امروز در سوريه مشغول انجام همان کاری هستند که ديروز در افغانستان غليه ابر قدرت شوروی سابق انجام دادند. ديروز "مجاهدين افغان" را در افغانستان با دست ساز ی سيا (CIA)از طريق " بن لادن" برای مقابله با شوروی سابق شکل داده بودند، تا به قول برژينسکی، ويتنامی برای روسها درست کنند تا روسها نيز مثل آمريکائی ها در ويتنام سرانجام با خفت و خواری مجبور به ترک اين کشورشوند.سیاست جنگی ای که امپریالیسم امریکا با همکاری رژیم های دست نشانده خود همچون جمهوری اسلامی آنرا پيش برد و موفق شد به این وسیله مردم افغانستان را از چاهی به چاهی دیگر انداخته و با تحميل جنگی ويرانگر بر آنها شرايط چپاول و غارت خود را در اين کشور تسهيل کند. تروريست های صادراتی و سلاح شيميائی! در سطور فوق به داستانسرائی اتاق های فکر امپرياليستها جهت توجيه ضرورت حضور القاعده در جنگ سوريه و صد البته به نمايندگی از "جامعه جهانی" (يا قدرتهای امپرياليستی) اشاره شد و از اين اتاقها نقل قول شد که حضور جنگجويان القاعده، هم "ديسيپلين و اشتياق مذهبی" و هم " نتايج مهلک" با خود می آورد. منظور از نتايج مهلک نيز نتايج مرگباری است که باعث می شود تا در صفوف نيروی مقابل تخم ترس و وحشت افکنده شده و آنها را دچار تزلزل سازد. حال با نگاهی به عملکرد تاکنونی بنيادگرايان اسلامی و القاعده در سوريه معنای اين تعريف و تمجيدهای اتاق های فکر آمريکائی ها از تروريستهای القاعده بهتر قابل فهم می شود . اتفاقی نیست که ما می بينيم همین جریانات مزدور، بی مهابا و با قساوت تمام مردم را می کشند و در 30 مورد قتل عامی که به گزارش سازمان ملل در اين فاصله از مردم بيگناه سوریه شده - که شواهد 17 مورد آن تاکنون به ثبت رسيده است- حضور ونقش ضد خلقی گروه های بنیاد گرا، همپا با ارتش سرکوبگر و ضد مردمی سوريه غير قابل انکار می باشد. همين چند روز پيش گروه بنيادگرای التوحید که بخشی از "ارتش آزاد سوريه" می باشد "در راه مواصلاتی حلب به عفرین" 700 کرد اين کشور را ربوده و آنها را وحشيانه شکنجه کردند و اين مردم بيگناه را بدون دادن آب و غذا " در زیرزمین عمارتی در اطراف شهر حلب" زندانی نمودند. یکی ديگر از کثيف ترین اعمال ضد خلقی این گروهای تحت الحمایه آمریکا و شرکا در سوریه، استفاده از سلاح شميائی بر عليه طرف مقابل و مردم رنجديده می باشد. امری که آنقدر واضح بود که حتی وابستگان به امپرياليسم آمريکا، امپرياليستی که "خط قرمز" خود درحمله مستقيم و دخالت نظامی آشکار در سوریه را استفاده از سلاح شميائی اعلام کرده هم نتوانستند نقش آنها را در اين جنايت کاملا کتمان کنند. شاهد بوديم که چگونه به صورت اتفاقی نیروهای امنیتی ترکیه ۱۲ تن از عناصر گروه تروریستی "جبهه النصره" که همراه خود حداقل دو کیلو گاز سمی “سارین” حمل می کردند را دستگير نمودند و خبر به بيرون درز نمود و رسوائی ديگری بر رسوائی های حاميان و پشتيبانان تروريستهای بنياد گرای اسلامی افزود. رسوائی ای که نشان می داد آمريکائی ها چگونه در حاليکه استفاده از سلاح شيميائی را خط قرمز دخالت نظامی خود اعلام می کنند در همان حال از طريق تروريستهای صادرتی شان بر عليه مردم سوريه سلاح شيميائی استفاده می کنند و رياکارانه در صدد اند تا همين امر را هم هر وقت که خواستند بهانه توجيه دخالت هر چه بيشتر و علنی تر نظامی خود قرار دهند. سالها بود که کمونيستها و نيرو های انقلابی با مدارک غير قابل انکار نشان می دادند که نه تنها القاعده، بلکه بنياد گرائی اسلامی در کل، دست ساز امپرياليسم آمريکا و شرکا و وسيله پيشبرد سياستهای امپرياليستی آنهاست و کوته فکرانی با انکار اين واقعيت برای آنها پايگاه طبقاتی خرده بورژوائی قائل می شدند و خيلی که می خواستند راديکال جلوه کنند القاعده و رهبرش بن لادن را سگ زنجير پاره کرده امپرياليستها جلوه می دادند که به گاز گرفتن ارباب خود مشغول شده است! و به اين طريق دستان امپرياليسم در جناياتی که از سوی بنيادگرايان اسلامی می شد را می شستند. حال رويداد های سوريه بار ديگر و با وضوحی غير قابل انکار تنيدگی وابستگی و همکاری بنيادگرائی اسلامی با سلطه امپرياليستی را در مقابل ديد همگان قرار داده و ثابت کرده است که اين جريانات با پول و تجهيزات همين قدرتها شکل گرفته اند و مجری سياستهای جنايتکارانه همين ها می باشند. به واقع این جریانات مرتجع وسيله ای جهت پيشبرد سياستهای امپرياليستی در چهار گوشه جهان هستند. مردم هشیار جهان امروز می بینند که امپرياليستها برای رسيدن به اهداف خود، حتی از سازماندهی"ارتش آزاديبخش" متشکل از القاعده هم دريغ نمی ورزند. به این ترتیب تجربه سوريه يکی از اين سياستهای محيلانه امپرياليستی را نيز با وضوح هر چه بيشتری در مقابل چشم همگان قرار داد. این واقعیت ها تجربه توده های ستمدیده نه فقط در سوریه بلکه در اقصی نقاط جهان را غنی می سازد. به ياد آوريم که توده های ستمديده سوريه با توجه به زمينه شرايط مادی زندگی شان يعنی زندگی درفقر و فلاکت و در زير سلطه سرنيزه، متأثر از خيزش مردمی در تونس و مصر و آنچه که به "بهار عربی" معروف شد بر عليه رژيم ديکتاتور بشار اسد بپاخاسته و فرياد نان و آزادی سر داده بودند. اما امپرياليست هائی که اين روز ها فرياد "اسد بايد برود" را سر می دهند درست در زمانی که مردم برای سقوط اين ديکتاتور بپاخاسته بودند و داشتند در اين راستا پيش می رفتند دارو دسته های اسلام گرای خود را وارد ميدان کرده و با به راه انداختن يک جنگ ارتحاعی در سوريه عملا مبارزات مردم را به حاشيه راندند. اين يکی از نکات آموزنده جنگ کنونی در سوريه است که به روشنی نشان می دهد که کمونيستها و نيرو های انقلابی حق داشتند زمانی که می گفتند امپرياليستها منظورشان از مخالفت با رژيم بشار اسد نه تأئید سرنگونی اين استبداد از پائين به وسيله مردم و در جهت منافع توده ها بلکه از بالا و بوسيله دارو دسته های مزدور آنها و در جهت تامين هر چه بيشتر منافع خودشان می باشد. وقتي که قدرتهای غربی به کمک مزدورانشان در منطقه اعتراضات مردمی را بهانه دخالت در اين کشور کردند، درگيری بين دارو دسته های مزدور عمدتا اسلام گرا با ارتش سرکوبگر بشار اسد صحنه سياسی سوريه را شکل داد و فاجعه ای آفريد که حاصلش وضع کنونی است. جنگی بين دو نيروی ضد انقلابی و ضد مردمی که برای رسيدن به اهدافشان نشان داده اند از هيچ جنايتی دريغ نمی ورزند. حال عليرغم همه اين واقعيات بگذار باز هم کسانی از آنچه در سوریه می گذرد به نام انقلاب مردم سوریه نام ببرند. اما واقعيت اين است که سير رويداد ها در این کشور کار آنها را برای لاپوشانی دخالتهای امپرياليستی برای دست يابی به منافع هر چه بيشتر در سوريه و البته به قول آنها آزادی و دمکراسی بسيار دشوار کرده است. چرا که تجربه سوريه نيز نشان داد که "بنياد گرائی اسلامی "و "جنگ باتروريسم" در واقع ابزاری است در دست امپرياليستها و به ويژه امپرياليسم آمریکا جهت کسترش و تعميق سلطه شان در هر منطقه که به آن نياز دارند. armankhalgh@hotmail
Posted on: Thu, 04 Jul 2013 01:26:16 +0000

Trending Topics



Recently Viewed Topics




© 2015