هیچ جا هیچ بچه ای به جز یه بچه - TopicsExpress



          

هیچ جا هیچ بچه ای به جز یه بچه اکباتانی فکر نکنم بتونه معنی " من برم پایییییین!؟" رو درک کنه! که هم توش امر بود هم خواهش هم گاهی اوقات التماس و تهدید.! صبح تا ظهر "پایین " بودیم. تشنه که میشدیم ...در جستجوی یه لوله آب بیرون زده از چمن که "آّب چاه" ازش نشت کرده حریصانه می ریختیم توی چمن ها! نگهبانها از دستمون شاکی !! اما حاضر نبودیم بریم "بالا" کمی خنک بشیم کمی سیراب بشیم از ترس اینکه "پایین " رو از دست بدیم!! تا اینکه ظهر به زور بزرگترها و بعد از کلی چونه زنی بازی تموم می شد...مقاوم ترها وقتی دیگه هیچ کس برای بازی نمی موند دیرتر از همه از روی ناچاری می رفتند "بالا". تا اینکه دوباره ساعت 4 بعد از ظهر، وقتی هوا رفته رفته خنک می شد دوباره سرازیر بشیم "پایین". یه محفل همیشگی بدون قرار قبلی! نمی دونم توی محله های دیگه می دونن اینکه خونتون وسط یه پارک با کلی همبازی باشه یعنی چی یا نه...نمی دونم بزرگ شده های محله های دیگه همبازی شدن رو بلدند یا نه!!اما حالا که بزرگ شدم می بینم قدیمی های اکباتان ، اونهایی که مزه "آب چاه" رو چشیدن....اونهایی که بچگیشون "پایین" گذشت بلدن چطوری "بالا" باشن اما "همبازی" بشن! تعصب رو دوست ندارم ولی خوشحالم که کودکیم در شهرکی گذشت که بچگی توش "آزاد" بود.
Posted on: Fri, 13 Sep 2013 08:30:57 +0000

Trending Topics



Recently Viewed Topics




© 2015