وادي گرگها: محبوبترين - طولاني ترين و - TopicsExpress



          

وادي گرگها: محبوبترين - طولاني ترين و جنجالي ترين سريال تركيه اي: 1.سریال دره گرگها (وادي گرگ ها) ، كمين-kurtlar vadisi Pusu -دومین مجموعه سریال دره گرگها به نام مافیا-قابلیت پخش در دی وی دی پلیر های خانگی و کامپیوتربا کیفیت عالی در 18 دي وي دي: قيمت =23000 تومان(ارسال رايگان به تمام نقاط ايران) 2. سریال دره گرگها (وادي گرگ ها) ، مافیا-kurtlar vadisi Mafia -دومین مجموعه سریال دره گرگها به نام مافیا-قابلیت پخش در دی وی دی پلیر های خانگی و کامپیوتربا کیفیت عالی در 19 دي وي دي: قيمت = 23000 تومان(ارسال رايگان به تمام نقاط ايران) توضيح: بر خلاف نسخه موجود در ساير فروشگاه هاي اينترنتي اين سريال مستقيما از دي وي دي منو دار اورجينال با كيفيت بالا و بدون آرم شبكه پخش كننده رايت شده و روي دي وي دي ها داراي لوگوي فروشگاه trmarket ميباشند 3.فيلم سينمايي دره گرگها (عراق) Kurtlar Vadisi -Irak- دره گرگها (گلاديو) Kurtlar Vadisi -Gladio دو فيلم سينمايي وادي گرگها در يك دي وي دي :قيمت=3500 تومان(ارسال رايگان به تمام نقاط ايران) توضيح:فيلم ها بصورت دايويكس و كيفيت بالا هستند با خريد يكجاي سري كامل سريالها و فيلم هاي سينمايي وادي گرگها از تخفيف وي**ژه برخوردار شويد:كل مجموعه وادي گرگها(شامل دو سري سريال و دو فيلم سينمايي): قيمت وي*ژه و يكجا:40000 تومان(ارسال رايگان به تمام نقاط ايران) علاقه مندان برای تهیه ی این مجموعه میتوانند با شماره تلفن 09358739029 (یاشار) تماس بگیرند. برای ورود به فروشگاه سایت - سفارش محصولات و مشاهده لیست برزگترین آرشیو فیلم و موزیک ترکی وآذری در ایران کلیک کنید ويژگي هاي خريد از تي آر ماركت:بر خلاف ساير فروشگاه هاي اينترنتي . در اين فروشگاه هزينه پست از خريداران دريافت نميشود.تمامي فيلم ها و سريال هاي اين فروشگاه مستيقا از تركيه ميشود.پس هيچ نگراني از ناقص بودن يا بي كيفيت بودن محصولات ما نداشته باشيد. مطالبي در مورد مجموعه سريالها و فيلمهاي كورتلار واديسي (وادي گرگها): در این سرمای سخت زمستانی ، باد وحشی، گرسنگی، بی خوابی ; در این هوای مه آلود، در سرزمین گرگهاست که برای زنده ماندن همه چشم در چشم هم دوخته اند تا اولین کسی که به زمین میافتد، اولین کسی که طاقتش تمام می شود را تکه پاره کنند ، از گوشتش بخورند و از خونش بیاشامند تا شاید زنده بمانند.” پولاد علمدار ( POLAT ALEMDAR) مامور ویژه دولت و مرد شماره یک تشکیلات امنیتی و اطلاعاتی ترکیه (KGT) . پولاد علمدار توسط اصلان آق بیگ (ASLAN AKBEY) دوست خانوادگی خانواده (candan) وارد تشکیلات می شود. او طی عملیاتی فوق سری به نام رمزی عملیات “سرزمین گرگها” (Kurtlarvadisi) به عنوان تنها عامل نفوذی با جراحی پلاستیک تغییر چهره می دهد و با شناسنامه ای جدید وارد این سرزمین سرد و تاریک می شود.هدف عملیات از بین بردن سیستم مافیایی استانبول بود.پولاد به عنوان خواهرزاده ی یکی از گنده لاتهای استانبول وارد شبکه می شود.پس از چندی خود به یکی از بزرگ ترین پدرخانده های مافیایی بدل شد تا بدین وسیله سیستم مافیایی ترکیه را از بین ببرد.. پولاد می دانست که کسانی از هویت او و همکارش عبدالحی با خبرند. در یک روز قلم تمام پدرخوانده ها شکسته شد . هر یک به نحوی کشته یا راهی بیمارستان شدند.چون اصلان رئیس KGT نیز کشته شده بود و کلا تشکیلات به حالت تعلیق در آمده بود نمی توانست از دولت کمک بگیرد. حتی به خاطر ارتکاب جرم هایی از قبیل قتل-جرم های برنامه ریزی شده-زورگویی و … تحت تعقیب پلیس ترکیه بود. این افراد پشت پرده که از همه چیز خبر داشتند پولاد را به آمریکا برای مذاکره دعوت می کنند تا به نحوی این قضیه را تمام کنند. این بار پولاد علمدار به عنوان مرد شماره یک KGT به مبارزه با جنایات طرح ریزی شده و کسانی که عامل و حامی پدیده ترور در ترکیه هستند بر خواسته . او با حمایت وزیر اطلاعات ترکیه در صدد حمله به چهار خانواده که کل سیستم اقتصادی خاورمیانه را تحت کنترل دارند و در جهت منافع خود حتی از تروریسم هم حمایت میکنند است . چون دامنه این حمله به خود وزارت اطلاعات ترکیه و حتی دولت ترکیه میرسد دولت مردانی که به هر نحوی با قائله ترور در ارتباط اند سخت به دشمنی با پولائ علمدار برخواسته اند. عبدالحی( ABDÜLHEY) عبدالحی ابتدا از طرف KGT به عنوان دستیار پولاد علمدار و برای حفظ و دفاع از او مامور شد.ولی پس از کشته شدن اصلان مستقیما از پولاد دستور میگیرد. فردی آرام-جدی- کم حرف و حرف گوش کنی است.هیچ گاه احساسات خود را بروز نمیدهد .او نیز از طرف دولت تربیت شده و در کارهای عملیاتی فردی خبره و کار کشته است. مماتی (MEMATİ) او یکی از آدم های پولاد در دوران عملیات Kurtlarvadisi بود. وقتی متوجه شد که پولاد علمدار پدرخوانده واقعی نیست و از طرف دولت مامور متلاشی کردن شبکه مافیایی ترکیه شده باز هم در کنار او باقی ماند.هیچ گونه ارتباطی با دولت ندارد و به همراه چند نفر دیگر به صورت غیر رسمی در کنار پولاد هستند. انسانی فوق العاده خشن و بی رحم استبه طوری که تنها راه حل به نظر او کشتن است. در نظر پولاد آدمی بسیار قابل اعتماد و مطمئنی است. خلیل ابراهیم “حالو دایی” ( HALO Dayi) سالها به عنوان بزرگترین قاچاقچی مواد مخدر در ترکیه فعالیت می کرد .تا اینکه به خاطر خیانت برادرش به زندان افتاد. پولاد علمدار در عملیات Kurtlarvadisi بنا به دلایلی او را از زندان فراری داد .به دلیل کمک هایی برای براندازی مافیا به پولاد کرد هنوز در کنار اوست.فردی فوق العاده با هوش- زیرک و هوشیار است. تونجای(TUNCAY KANTARCI) فردی بسیار آگاه و با شخصیت است.در گذشته به عنوان پدرخوانده مسئول امور گمرکی بود . زمانی که مهره سوخته اعلام شده و به زندان افتاد به دلیل عدم تعادل شرایط روحی تبرئه شد. به دلیل کمک هایی برای براندازی مافیا به پولاد کرد هنوز در کنار اوست. ارهان ((GÜLLÜ ERHAN با نشاط ترین عضو گروه پولاد علمدار است .با شوخی ها و کلمات به جا همیشه چاره ساز کارهای پولاد است.در به کار بردن کلمات – مسائل دیپلماتیک –معاملات و رابطه با سایر انسان ها استاد است .انسان شناسی ماهر بوده و در انجام وظایفش کوتاهی نمیکند .او نیز از زمان عملیات Kurtlarvadisi در کنار پولاد است. تمر (TAMER) به تازگی توسط وزیر اطلاعات برای کمک به پولاد فرستاده شده است . مهارت اصلی او در زمینه الکترونیک و مخابرات است . نوزات (NEVZAT) دست راست مماتی به حساب می آید .در کارهای عملیاتی ماهر است .او نیز از زمان عملیات Kurtlarvadisi در کنار پولاد است. هرمز (PÜRMÜZ) شوفر پولاد علمدار است.او نیز از زمان عملیات Kurtlarvadisi در کنار پولاد است. DAVUT TATAROĞLU/داود تاتاراوقلی یکی از اعضای اخوت چهار خانواده است. بیشتر روی انرژی- اسلحه -مطبوعات کنترل دارد.از نظر اقتصادی و سیاسی انسانمهمی برای دولت محسوب می شود.بزرگترین قاچاقچی اسلحه به شمار می آید.با روزنامه کثیرالانتشار شخصی خود میتواند کنترل نامحسوسی رو افکار عمومی داشته باشد.انسانی باشخصیت -آرام-متین و با معلوماتی است که در میز چهار برادر تقریبا قدرتمندترین عضو به حساب می آید. اگر کارها و امور او را به دو قسمت قانونی و غیر قانونی تقسیم کنیم : یالچین ایلدوز/ YALÇIN YILDIZ به عنوان وکیل مسنول کارهای قانونی خانواده است. یالچین بولوت/ YALÇIN BULUT مسنول کار های غیر قانونی خانواده است. خانواده KARACADAĞ جلال قره جه داق (Celal Karacadağ) یکی دیگر از اعضای اخوت چهار خانواده . او صاحب یکی از بزرگترین بانک های خاورمیانه است. تمام امور بانکی و گمرکی ترکیه به دست این خانواده اداره می شود . ارتباط سری با دیپلمات ها و سیاستمداران سایر کشورها دارد و با کاراهای قانونی و غیر قانونی هرروزه توسط بانک های خود سود کلانی دریافت میکند. جمال قره جه داق (CEMAL KARACADAĞ) برادر جلال و مرد شماره ۲ خانواده به شمار می آید. به همراه برادرش به تمام امور مربوط به خانواده رسیدگی میکند. بدری فینجان چی (BEDRİ FİNCANCI) فردی بسیار خشن و بی روح است . به خاطر تجربه اش در مافیا مسئول امور غیر قانونی خانواده است. از چپ و راست هی پیغام می یاد که این Kurtlarvadisi چیه ؟؟ خود ترکیه هر سال بیش از دوجین سریال بی سر و ته می سازه تازه اگر هر سریال تو یک سال تمام بشه ! سریال هایی هست که موضوع اصلیشان پس از یه ۲۰۰-۳۰۰ قسمت تازه شروع میشه ! حالا Kurtlarvadisi با بقیه چه فرقی دارد؟؟ احتمالا شنیده اید که میگویند هالیوود سینما را به یک وسیله کسب درآمد و سودجویی و یک شبه مشهور شدن سود جویان تبدیل کرده.مخصوصا این روزها با به وجود آمدن یک بافت جدید در سینمای هالیوود و ازبین رفتن تدریجی بافت سنتی و فوق ستاره های قدیمی دیگر کم کم از محبوبیت هالیوود نزد ایرانیان کاسته میشود. عشق ما ایرانی ها جکی چان و آرنولد بود که بحمدالله هیچکدام دیگربه صورت حرفه ای فیلم بازی نمیکنند. خیلی دورتر از هالیوود جایی درهمین نزدیکی ها Kurtlarvadisi تحولی بزرگ در سینمای ترکیه ایجاد کرد. علت جنجالي بودن سريال وادي گرگها: دره گرگها نام يك مجموعه تلويزيوني پرطرفدار در تركيه است كه چند سالي است بينندگان ترك را به تماشاي خود مي*نشاند. سوژه اين سريال به فعاليتهاي گروههاي خرابكار و باندهاي مافيايي در تركيه و عوامل خارجي آنها مي*پردازد. چند سال پيش در تركيه اتفاقي افتاد كه ذهن مردم اين كشور را نسبت به دولت به شد*ّت مشوش كرد و شايعة بازي*ِ دستهاي پشت صحنه در حكومت و وجود يك «دولت پنهان» در تشكيلات رسمي مملكت را بر سر زبانها انداخت. ماجرا از تصادف يك دستگاه مرسدس بنز با كاميوني در سوسورلوك (نزديك استانبول) آغاز مي*شود كه در آن حادثه، سه سرنشين كشته شدند: عبدالله كاتلي (قهرمان ناسيوناليستهاي ترك)، سادات بوكاك (رهبر يكي از عشاير كردستان) و حسين كوكاداق (رئيس پليس استانبول). مردم تركيه از خود مي*پرسيدند اين سه نفر چه وجه اشتراكي داشتند و در آن اتومبيل به كجا مي*رفتند؟ كسي به آنان پاسخ نمي*داد و اين باعث تشديد سوءظن و بدگماني افكار عمومي شد تا جايي كه گويي از خواب غفلت بيدار شده و به وجود دستهاي پنهان (يا باندهايي) در دولت كه با عمليات خود اوضاع سياسي و اجتماعي تركيه را به بازي مي*گيرند، پي بردند. دولت تركيه پروندة حادثه سوسورلوك را به سرعت مختومه كرد. اما گمانه «دولت پنهان» به قوت خود باقي ماند. "دره گرگها" كنايه از تركيه و تجسم سينمايي*ِ سوءظن مردم به وضعيت حاكم و ساختارهاي پنهان در لايه*هاي ناپيداي حكومت است و سردار آكار به همين انگيزه دست به توليد اين مجموعه زد. پولات آلمدار بازيگر نقش اول سريال است. پدرش سركردة باندي است كه به توزيع مواد مخدر و فعاليتهاي غير قانوني در بازار سياه تركيه مي*پردازد. تشكيلات او از اعضاي برجستة مافياي مرتبط با تجارت تشكيل شده است و قدرت فوق*العاده*اي دارد. پولات از اين وضعيت بي*خبر است. در كودكي او را مي*ربايند و طي حوادثي به فرزندخواندگي زن و مردي در مي*آيد كه نام علي را برايش بر مي*گزينند. او به استخدام يك تشكيلات اطلاعاتي*ـ امنيتي فوق*العاده محرمانه كه هيچ گونه ارتباط ارگانيكي با سازمان امنيت ملي تركيه ندارد در مي*آيد و به مأموريتهايي در خارج از تركيه گسيل مي*شود. علي به تركيه فرا خوانده مي*شود تا مافياي مرتبط با يك سازمان مخفي جهاني به نام Illuminati را متلاشي كند. بدين منظور و براي نفوذ پولات در اين باند مخوف مافيايي، ابتدا در يك تصادف ساختگي اعلام مي*كنند كه او كشته شده است. سپس با جراحي پلاستيك، چهره و هويت جديدي برايش مي*سازند. پولات به تشكيلات مافيايي نفوذ كرده و با نشان دادن لياقت از خود مراتب ترقي را طي مي*كند و بعدها به جاي پدرش*ـ كه به خاطر شكستهاي پياپي در اجراي عمليات باند در تركيه، توسط Illuminati سر به نيست مي*شود ـ رياست باند را بر عهده مي*گيرد. محبوبيت مجموعه تلويزيوني دره گرگها را مي*توان ناشي از چند عامل دانست: ابتدا حضور سليمان كاكر ـ با بازيگري اوكتاي كانياركا ـ است. اولين مأموريت پولات اين بود كه با سليمان كاكر طرح دوستي بريزد و به او نزديك شود. اوكتاي كانياركا با مهارت تمام در نقش يك رابين*هود مافيايي ظاهر مي*شود و چنان از عهده اين نقش بر مي*آيد كه كشته شدن او و اتمام حضورش در سريال براي بينندگان باوركردني و پذيرفتني نبود. اما مرگ او نقطه شتاب مجموعه است. دومين عامل ناشي از پرسشها و كنجكاويهاي مردم در مورد «دولت پنهان» است كه تبلور سينمايي آن را در اين مجموعه مي*بينيم و سومين عامل نيز تبح*ّر فيلمنامه*نويس در پيش*گويي وقايع آينده است. شهرت سريال به حدي رسيد كه خيليها بر واقعي بودن حوادث و ماجراهاي آن تأكيد مي*كردند. عده*اي مي*گفتند دولت براي انحراف افكار عمومي و پايان دادن به سوء ظن آنها نسبت به «دولت پنهان» از ساخت فيلم حمايت كرده است و طبق استدلال بعضي ديگر نيز مردم با ديدن اين مجموعه روح تشنة خود را سيراب مي*كنند. البته «دولت پنهان» صرفا*ً منحصر به تركيه نيست. اين احساس در كشورهايي مانند بلژيك و ايتاليا نيز بر مردم مستولي است. پولات آلمدار را نبايد يك رمبوي ترك قلمداد كرد. عملكرد او شبيه مأموران فوق سر*ّي MI5 است. او دوره*هاي نظامي را گذرانده و در سريال عموما*ً به مبارزه با مافيا و سازمانهاي مخفي داخل تركيه مي*پردازد. سردار آكار متولد سال 1964 در آنكاراست. او در سال 1985 از آكادمي علوم تجاري و اقتصادي فارغ*التحصيل شد و سپس در رشتة سينما و تلويزيون در دانشگاه ميمارسينان به تحصيل پرداخت و براي تكميل تجربيات خود در عرصه سينما چند سال نيز به عنوان دستيار كارگردان مشغول به كار بود. آكار در كارنامه حرفه*اي خود كارگرداني*ِ چند فيلم و سريال تلويزيوني را ثبت كرده است. مجموعه تلويزيوني پرندة ماده (2004)؛ ميدان مبارزه عشق (2002)؛ قوچ من (2002)؛ تو را زنده نگه مي*دارم (2002)؛ معروف (2001)؛ پاسهاي كوتاه (2000)، كه در اروپا با نام آفسايد به نمايش درآمد؛ و در كشتي (1999)؛ مجموعه تلويزيوني «سرزمين گرگها» از جملة معروف*ترين آثار اوست كه مردم تركيه را مقابل تلويزيونها مجذوب خود ساخته است. نام اين سريال در شناسنامه بين*المللي «درة گرگها» ثبت شده است. چند سالي است كه در اخبار مي*شنويم دولت لائيك تركيه براي پيوستن به اتحاديه اروپا هر شرطي را كه اروپاييان تحميل مي*كنند مي*پذيرد. از طرفي رابطه بسيار خوبي نيز با آمريكا دارد . از محدوديتهايي كه در تركيه براي زنان محجبه قائل مي شوند نيز بي*خبر نيستيد. اما نگاه غرب، به*ويژه آمريكا، به كشورهاي غير غربي و به خصوص كشورهاي اسلامي همواره نگاه از بالا به پايين است و در ايدئولوژي آمريكا خدماتي كه ديگر كشورها به اين دولت ارائه مي*دهند جزء وظايف ذاتي آنهاست كه در صورت برآورده نكردن خواسته*هاي آمريكا به نوعي مستحق تنبيه مي*شوند. اين مقدمه را بدين بهانه نوشتيم كه به تازگي فيلم سينمايي پر سر و صدايي در سينماي تركيه عليه آمريكا ساخته شده و به نمايش در آمده است. محتواي فيلم و پيام آن از يك سو باعث شادي مردم تركيه شده و از سوي ديگر واكنشهاي متفاوتي را در ميان اروپاييان و آمريكاييها به وجود آورده است. از تركيه انتظار ساختن فيلمي ضد آمريكايي و ضد يهودي نمي*رفت؛ بنابراين بر آن شديم راجع به اين فيلم اطلاعاتي تهيه كنيم. در گشت و گذارهاي اينترنتي خود بازتابهاي فيلم مذكور را از چند سايت گرفتيم و البته گپ كوتاهي هم با يكي از كارشناسان وزارت خارجه زديم. «دره گرگها ـ عراق» محصول سال 2006 تركيه به كارگرداني سردار آكار با موضوعي سراسر ميهن*پرستانه، سياستهاي اشغالگرانه آمريكا در عراق را محكوم كرده و در ك*ُلي*ّت خود با روندي انتقام*جويانه، سربازان آمريكايي را گوشمالي داده است.. نگاهي به تركيه كارشناس مسايل تركيه مي گويد*: " طي نظرسنجيهايي كه مؤسسات افكارسنجي تركيه و مؤسسات خارجي* انجام داده*اند معلوم شده است روحيات ضد آمريكايي در مردم اين كشور بيش از مردم ساير كشورهاي خاورميانه است. به قدرت رسيدن اسلام*گرايان در تركيه و حضور آنان در پارلمان و قوه مجرية اين كشور حاكي از گرايشات مذهبي مردم تركيه است. اما پيش*زمينه ساخت فيلم دره گرگها ـ عراق را شايد بتوان از آغاز اقدامات تهاجمي آمريكا به عراق پي گرفت. در سال 2003 آمريكا براي حمله به عراق قصد استفاده از خاك همسايگان اين كشور به*ويژه تركيه را داشت. با توجه به فضاي حاكم بر افكار عمومي تركيه، پارلمان اين كشور با درخواست آمريكا موافقت نكرد و از اين نقطه روابط سردي بين دو كشور حاكم شد. البته تركيه در ارسال كمكهاي لجستيكي به نيروهاي آمريكايي از پايگاه اينجرليك خود دريغ نكرد و بدين وسيله كوشيد تا به نوعي از آمريكا دلجويي كند. اما حركت پارلمان تركيه باب ميل آمريكا نبود. از طرفي با سرنگوني صدام و حضور ارتش آمريكا در عراق كردهاي مخالف تركيه مجالي يافتند تا در فضاي ايجاد شده بر اثر شكست رژيم بعثي نسبت به تقويت قواي خود و تشكيل نوعي حكومت فدرالي در شمال عراق نهايت بهره را ببرند. اين اقدام كردها با سياستهاي تركيه در تضاد و خلاف منافع ملي آنان بود. از اين رو نيروهاي تركيه، به*رغم مخالفت آمريكا، براي مهار كردهاي شمال عراق، چند كيلومتر در اين كشور پيشر*َوي كردند و مقر**ّي را نيز در سليمانيه بر پا نمودند. تركها هرگز گمان نمي*بردند نيروهاي آمريكايي مزد خوش*خدمتيهاي آنان را به شكلي بدهند كه حيثيت ملي تركها در افكار عمومي داخلي و انظار بين*المللي لكه*دار شود." ماجرا از اين قرار است كه سربازان آمريكايي در 4 جولاي 2003 به مقر نيروهاي مخصوص تركيه در سليمانيه عراق وارد شده و تركهاي از همه جا بي*خبر را كه با روي باز به استقبال آنان آمده بودند دستگير مي*كنند. آمريكاييها دستان يازده افسر تركيه را بسته و با كشيدن كيسه بر سر آنها در حركتي تحقير*آميز افراد مذكور را سوار خودرو كرده و به مدت دو روز به بهانه اينكه آنان شورشي بوده*اند نگه مي*دارند. پخش تصاوير خفت*بار دستگيري نيروهاي مخصوص ارتش تركيه احساسات ميهن*پرستانه تركها را به شد*ّت جريحه*دار كرد. برداشت تركها اين بود كه آمريكا بدين وسيله از اقدام پارلمان تركيه در رد درخواست اين كشور براي حمله به عراق از خاك تركيه انتقام گرفته است. آمريكاييان پس از دو روز افسران ترك را آزاد كرده و يك عذرخواهي ساده را نيز ضميمه*اش مي*سازند اما اين اقدام نتوانست غرور لكه*دار شده مردم تركيه و به ويژه ناسيوناليست هاي تندروي اين كشور را التيام بخشد. داغي تازه اين اولين زخمي نبود كه آمريكاييان به غرور و حيثيت ملي تركها وارد مي*آوردند. در سال 1978 فيلمي به نام «قطار سريع*السير نيمه شب» ساخته شد. در اين فيلم تعدادي آمريكايي و انگليسي در حال خارج كردن مقداري حشيش از مرز تركيه توسط پليس اين كشور دستگير مي*شوند و پس از انتقال به زنداني مخوف به شدت مورد اذيت و آزار قرار مي*گيرند. اين خاطرة تلخ از ذهن تركها پاك نشده بود كه با حادثه سال 2003 زخم كهنه آنان سر باز كرد. جالب است كه حتي اوليور استون نيز صحنه*هاي اغراق*آميز فيلم «قطار سريع*السير نيمه شب» را تقبيح كرد و گفت كه آنچه در اين فيلم مي*بينيم نه واقعيت كه صرفا*ً تصور كارگردان، تهيه*كننده، فيلمنامه*نويس و بازيگران از ترك و تركها بوده است. به هر حال تركها براي خالي كردن خشم خود بر سر آمريكاييها به جاي اقدام تلافي*جويانة نظامي به وسيله ديگري متوسل مي*شوند كه دردسرهاي درگيري نظامي را نداشته و بازتاب وسيع*تري پيدا مي*كند. سينما كه همواره حربه هاليوود براي سلطه فرهنگي بر ساير فرهنگها است اين بار به دست تركها و براي القاي پيامهايي زيركانه به غرب مورد استفاده قرار گرفت. سردار آكار كارگردان سريال تلويزيوني دره گرگها با ساخت يك نسخه سينمايي ويژه به همين نام و با موضوع اشغال عراق ضمن به رخ كشيدن قابليتهاي سينمايي تركيه با نمايش جنايات آمريكاييها در قالب تصوير، حاوي اين پيام دولت و ملت تركيه به آمريكاست كه «به*رغم روابط حسنه با شما بر جناياتي كه در عراق بر سر مردم اين كشور آورده*ايد چشم نبسته*ايم.» داستان فيلم از اين قرار است: «*بعد از دستگيري يازده تن از افسران ترك توسط آمريكاييها و رفتار تحقير*آميز آنان با اين سربازان ترك، يكي از آنان كه تحمل احساس حقارت را ندارد اقدام به خودكشي مي*كند. اما پيش از اين كار، نامه*اي به پولات آلمدار نوشته و ماجراي رفتار آمريكاييان با آنها را توضيح مي*دهد. ع*ِرق ملي و انساني پولات به جوشش درآمده براي اعاده حيثيت از سربازان ترك، التيام غرور و حيثيت ملي و انتقام از آمريكاييان وارد خاك عراق شده و طي نبردها و زد و خوردهايي بالاخره فرمانده آمريكايي را پيدا كرده و او را به سزاي عمل توهين*آميزش مي*رساند.» فيلم دره گرگها ـ عراق پرخرج*ترين فيلم تاريخ سينماي تركيه است. مبلغي كه براي ساخت آن هزينه شده بالغ بر ده ميليون دلار است. از آن مهم*تر، استقبال مردم تركيه بود كه ركورد تماشاگران را شكست. مردم ساعتها در مقابل سينماهاي تركيه صف مي*كشيدند تا براي مرتبه دوم و سوم به تماشاي آن بنشينند. فيلم دره گرگها كه در آلمان و اتريش نيز اكران شده و موجبات خوشحالي سينماداران اين كشورها را كه نگران كاهش تماشاگر بودند فراهم ساخته است از طرفي باعث نگراني پارلمانهاي آلمان، هلند و بلژيك نيز شده است. چرا كه در صحنه*هاي فيلم و نقشهاي چند تن از بازيگران آن پيامهاي يهودستيزانه گنجانده شده است و اين البته به مذاق غربيها خوش نمي*آيد. مضمون اصلي فيلم حول محور انتقام مي*گردد و مي*توان به جرئت گفت كه اصلا*ً به همين بهانه ساخته شده است. تصويري كه از آمريكاييها، كردها، مسيحيها و يهوديها*ـ يعني دشمنان تركها ـ بر پرده سينماها ظاهر مي*شود تصوير انسانهايي وحشي و درنده*خوست. فيلمهاي فراواني در كشورها به خصوص در آمريكا ساخته شده كه ضد قهرمانان آنها از اقوام يا مذاهب خاصي هستند ـ مثلا*ً روس، آسيايي، عرب، مكزيكي، يهودي يا حتي ترك. فيلمساز بدين وسيله و با توسل به اين كليشه*ها احساسات ناسيوناليستي مخاطبانش را ارضا مي*كند. در اين فيلم نيز كردهاي شمال عراق را عروسكهاي آمريكا و مشتي سرباز ترسو معرفي مي*كند كه در ميان آنها فقط يكي با تركهاست. آمريكاييان در همه جا جنايت مي*كنند كه شاخص*ترين صحنه*اش حمله به جشن عروسي و كشتن داماد در مقابل ميهمانان و كشتن يك پسر بچه در مقابل مادرش است و سپس با شكنجه دادن سايران براي خود اسباب تفريح فراهم مي*كنند. دكتري كه اندام اسيران و زندانيان را در مي*آورد يك يهودي است. فرد ديگري را مي*بينيم كه از لباس سنتي و سبك آرايش موهايش مي*توان فهميد يهودي است. او به محض احساس خطر از منطقه مي*گريزد. مسيحيان و يهوديان در اين فيلم جنگجويان مقدس توطئه*گر و نفرت*انگيزي هستند كه شمشيرهاي خونبارشان را براي گسترش يا احياي امپراتوري خدايشان به خدمت مي*گيرند. طبيعتا*ً تصويري كه از اسلام در فيلم مشاهده مي*كنيم نماد و مظهر صلح و رحمت است و بمب*گذاران شهادت*طلب نيز انسانهايي فداكار تصوير شده*اند. يقينا*ً براي آكار ساده نبود تا با اشاره به فيلمهاي جنگي آمريكايي كه آسياييها را نژاد*پرست معرفي مي*كنند از خود دفاع كند. ولي او در اين فيلم آشكارا ثابت مي*كند كه برنامه خاصي را تعقيب مي*كرده است. يكي از آنها افشاي نفوذ يهوديها در تركيه است. اثر روحي و رواني فيلم در جامعه تركيه منجر به انتشار يك هيستري همگاني شده است. به طوري كه مردم فكر مي*كنند بايد اين فيلم را حتما*ً ببينند و احساسات خود را با قهرمان فيلم در آميزند. پس به*رغم اعتراضات و انتقادات برخي از غربيها ، نمي*توان جلوي اكران آن را گرفت. چرا كه منجر به تأييد ضمني استانداردهاي دوگانه غربيها مي*شود. به هر حال در اين فيلم به شكل هنرمندانه**اي از آمريكا انتقاد شده و به روشي مسالمت*آميز انتقام فيلم آمريكايي*ِ «قطار سريع*السير نيمه شب» و توهين سربازان آمريكايي به غرور ملي تركها گرفته شده است. يك نكته را هم بايد بدان افزود و آن آغاز دوران جديد فيلمهاي جيمز باندي تركيه**اي است كه دختران شرقي در آن ايفاي نقش مي*كنند. پخش فيلم در تركيه هيچ محدوديت س*ِن*ّي ندارد اما در آلمان براي افراد 18 سال به پايين ممنوع است. يكي از دانش*آموزان ترك مي*گفت: «دو مرتبه به سينما رفتم تا دره گرگها را ببينم. حسابي حال آمريكاييها را گرفته است. ما مي*دانستيم آنها در عراق چه كرده**اند. حالا همان جنايتها را روي پرده سينما مي*بينيم.» منظور اين دانش*آموزان از جنايات آمريكاييها در عراق اشاره به صحنه*هاي بدرفتاري و شكنجه در زندان ابوغريب است. بيلي زين، بازيگر معروف هاليوود، در اين فيلم در نقش سام ويليام مارشال، فرمانده روان*پريش و خشن آمريكايي ظاهر مي*شود. او با تكرار ترجيع*بندي مدعي است مجري ارادة خداوند است. جرج بوش نيز در بيانيه*هايش از مأموريت الهي خود براي راه*اندازي جنگ صليبي و صدور دمكراسي به عراق و خاورميانه سخن گفته است. از بيلي زين در مورد علت ايفاي يك نقش كاملا*ً ضد آمريكايي در فيلم سؤال كردند. در پاسخ گفت: « از لحن ضد آمريكايي آن ناراحت نشدم. من صلح*طلبم؛ از هيچ جنگي خوشم نمي*آيد و معتقدم ترس و وحشت و آثار مخر*ّب جنگ بايد در معرض ديد مردم قرار گيرد.» مردي كه از سالن سينما خارج مي*شد گفت: «از ديدن صحنه*هاي فيلم واقعا*ً دلم به درد آمد. اگر يك *آمريكايي را ببينيم دلم مي*خواهد روي سرش كيسه بكشم.» بهادر اوزدينير، نويسندة فيلمنامة دره گرگها ـ عراق، مي*گويد: «فيلم ما يك اكشن سياسي است. حدود شصت تا هفتاد درصد اتفاقات فيلم بر اساس واقعيت نوشته شده*اند. با وجودي كه تركيه و آمريكا متحد هستند، اما بدين وسيله مي*خواستيم حقيقت تلخي را به آمريكاييها بگوييم و آن حقيقت اين است كه كارهاي شما را تأييد نمي*كنيم.» چنگيز كاندار، كارشناس مسائل خاورميانه است. او درباره فيلم دره گرگها ـ عراق چنين اظهار نظر كرده است: «مردم تركيه به شد*ّت با حمله آمريكا به عراق مخالفت كرده بودند و ماجراي سليمانيه نمك به زخم آنها پاشيد. به هر حال روابط ما با آمريكا تقريبا*ً رو به بهبود مي*رفت اما با اين حرفهايي كه دور و بر فيلم مي*شنويم كه بايد از شرف و غرور تركيه دفاع كرد مي*ترسم آتش زير خاكستر باشد. در اين فيلم با تحريك روحية ناسيوناليستي*ِ افراطي تركها فضاي روابط مسموم مي*شود و جامعه به سمت نگاه به درون و خصومت با متحدان فعلي و آينده هدايت مي*شود. اين ذهنيت براي تركيه سودي نخواهد داشت.» مردمي كه به تماشاي فيلم مي*روند از ديدن صحنه*هاي زد و خورد و تنبيه شدن دشمنان ملت ترك به وجد مي*آيند و به خصوص در آخرين نما كه پولات آلمدار كاردش را در سينه سام ويليام ـ كنايه از عمو سام*ـ فرو مي*كند دست مي*زنند، سوت مي*كشند و با احساسي آكنده از نفرت و تقبيح*ِ رفتارهاي آمريكاييان از سالن نمايش بيرون مي*آيند. افكار عمومي تركيه از زمان حمله آمريكا به عراق، افشاي شكنجة زندانيان ابوغريب و انتقال مظنونان به همكاري با القاعده به كشورهاي خارجي براي شكنجه در زندانهاي مخفي به شدت به آمريكا بدبين شده*اند. به راستي در روابط تركيه و آمريكا چه عوامل ديگري دخيل بوده*اند كه كار را به نفرت عمومي تركها از آمريكا كشانده است؟ تركها در پايگاه هوايي اينجرليك خود از نيروهاي آمريكايي پشتيباني لجستيك كرده و پرسنل نظامي خود را به مأموريتهاي تحت رهبري آمريكا در افغانستان اعزام نموده است. واشنگتن نيز با حمايت از تلاش تركيه براي عضويت در اتحاديه اروپايي و كمك به حل معضل قبرس، كمكهاي تركيه را تلافي كرده است. نقطه مشخص در بروز مشكل بين اين دو، تعريف آنها از مبارزه با تروريسم است. هر دو كشور ظاهرا*ً خود را نسبت به نابودي همة اشكال تروريسم متعهد مي*دانند، اما همه مي*دانند كه تركيه با كردهاي جنوب شرقي خود و شمال عراق سالهاست كه درگير است. ارتش آمريكا از زمان هجوم به عراق هيچ اقدامي عليه فعاليتهاي حزب كارگران كردستان نكرده و آنان را در شمال عراق آزاد گذاشته است. اساسا*ً واشنگتن از يك دولت بالفعل ك*ُرد در شمال عراق حمايت مي*كند و اين به نگراني تركها دامن زده است. نيلوفر نازلي، استاد جامعه*شناسي دانشگاه باچيشير در استانبول مي*گويد: «مردم معتقدند آمريكا با حمايت از تشكيل دولت ك*ُرد در شمال عراق، وحدت و تماميت ارضي تركيه را در معرض تهديد قرار داده است.» به نظر مي*رسد نظر افكار عمومي نسبت به آمريكا و متحدانش به خصوص اسرائيل روز به روز منفي*تر مي*شود. نازلي معتقد است حمايت علني آمريكا از كردها علت اصلي كاهش اعتبار آمريكا در ميان مردم تركيه است. رابرت ويلسون، سفير آمريكا در تركيه، در مصاحبه*اي با شبكه تلويزيونيNTV از نحوه به تصوير درآمدن آمريكا در اين فيلم اظهار ناخشنودي كرد و افزود كه اين فيلم فقط جنبه سرگرم**كننده دارد. نقشهاي شرارت*باري كه بازي مي*كنيم اظهار نظرهايي كه تا اين جا ارائه كرديم از سايتهاي بي.بي.سي، نيويورك تايمز و اشپيگل آن*لاين استخراج شده است. اما بازتاب فيلم در محافل صهيونيستي نيز جالب توجه است. يكي از اين واكنش*ها را از سايت اورشليم پست، از سايتهاي صهيونيست*ها،* مي*خوانيم. فيلمي محصول تركيه با هنرنمايي گري*بيزي، هنرپيشه آمريكايي، در نقش يك پزشك يهودي ارتش آمريكا كه اندامهاي زندانيان عراقي را، در زندان ابوغريب، بيرون آورده و به مشتريان ثروتمند خارجي مي*فروشد ركورد فيلمهاي تاريخي تركيه را شكسته است. قرار است دره گرگها ـ عراق در تعدادي از كشورهاي عربي و اروپايي اكران شود و تهيه*كننده*اش نيز در جشنواره بين*المللي فيلم برلين براي عرضه فيلمش در آمريكا و بازار ساير كشورها دنبال توزيع*كننده مي*گشت. نقش منفي فيلم يك افسر رذل آمريكايي، با بازي بيلي زين، است كه ادعا مي*كند «از طرف خدا براي حفظ صلح مأمور شده است.» او و سربازانش عراقياني را كه در يك عروسي شركت كرده*اند به گلوله مي*بندد و داماد را مقابل عروس و پسر بچه*اي را جلوي چشمان مادرش مي*كشند. مردم آمريكا هنوز فيلم را نديده*اند و از محتواي آن خبر ندارند، بنابراين سازمانهاي يهودي نيز تا كنون از اظهارنظر در اين باره خودداري كرده*اند. اما برخي از نويسندگان محافظه*كار از جمله د*ِبي*ا*ِشلاس*ِل، كه براي سايت Front Page Magazine قلم مي*زند، به پزشكان يهودي توصيه كرده*اند در صورتي كه بيلي زين به آنها مراجعه كرد از معالجه او امتناع كنند. نشرية نيويورك سان در ستون نظرات خود در توصيف خط داستاني فيلم دره گرگها نوشته است: «گويي جين فوندا و مايكل مور نشسته*اند و براي فيلم رمبو داستان نوشته*اند.» توبي اكسلراد، خبرنگار JTA* توانست فيلم را به همراه تهيه*كنندگانش در يك اكران خصوصي ببيند. آنان از واكنش جامعه يهوديان ابراز نگراني مي*كردند. خانم الكسلراد مي*گويد فيلم به*رغم بازي هنرمندانه و اثرگذار بازيگرانش، آشفته و مملو از نيش و كنايه*هاي خصمانه است. رفتار شخصيت بيزي كه در فيلم او را با نام دكتر مي*شناسيم با كليشه*هاي رايجي كه از يهوديان ارائه مي*شود فرق دارد. او در يكي از صحنه*ها سربازان آمريكايي را به خاطر تيراندازي به ميهمانان عروسي ملامت مي*كند؛ زيرا «اندامهايشان بر اثر تيراندازي آسيب ديده و ديگر به درد فروش نمي*خورند.» در صحنه*اي ديگر، مردي را در ميان خريداران اندامهاي زندانيان مي*بينيم كه لباسش شبيه لباس يهوديان متعصب است. شخصيت بيلي زين در نقش سام ويليام مارشال به بدترين نحو معرفي مي*شود. او يك مسيحي روان*پريش متعصب است كه در حالتي دمدمي*مزاج رفتار خوبي با يك عراقي دارد و ناگهان با تغيير رفتارش او را مي*كشد. تهيه*كنندگان فيلم دره گرگها تأكيد مي*كردند كه با افراط*گرايي از هر نوعي مخالف*اند؛ اما بخش اعظم فيلمنامه مبتني برمستندات نوشته شده است. اكسلراد خاطرنشان مي*كند كه در شخصيت مسلمان و مسيحي فيلم افرادي ملايم و تندرو مشاهده مي*شوند اما در مقابل شخصيت پليد پزشك يهودي، بازيگري كه نقش يهودي معقولي را ايفا كند وجود ندارد. فيلم دره گرگهاـ عراق در آستانه اعتراضات مسلمانان به درج كاريكاتورهاي پيامبر اسلام [(ص)] در نشريات دانمارك ساخته شده. اما با ديدن فيلم سؤالي به ذهن مي*رسد. آيا تصاوير كاريكاتوري ارائه*شده از آمريكاييها و يهوديها نشانة بازتاب تشديد احساسات ناسيوناليستي و اسلامي*ِ تندروانه حتي در تركيه، كه تنها كشور مسلمان دوست آمريكا و اسرائيل است، نمي*باشد؟ خاخام *آبراهام كوپر، از رؤساي مركز سيمون ويزنتال، مي*گويد در آوردن اندام مردم بي*گناه از تخيلات سازندگانش ناشي شده و در واقع يادآور همان تهمت قديمي خونخواري به يهوديان است. با اين وجود، يكي از ديپلماتهاي ترك در عين ابراز مخالفت با جنگ در عراق و تشديد روحيات ناسيوناليستي در تركيه از داستان فيلم و محبوبيت آن دفاع جانانه*اي كرد. اين ديپلمات كه نمي*خواست نامش فاش شود به دو حادثه كه روح و روان تركهاي وطن*پرست را به شدت آزرده بود اشاره مي*كند. يكي از روزنامه*هاي ترك نوشت: «فيلم دره گرگها ـ عراق، انتقام ما از فيلم قطار سريع*السير نيمه شب است. اتفاق بعدي نيز حمله نيروهاي هوابرد آمريكا به مقر*ّ نيروهاي مخصوص تركيه و دستگيري يازده افسر ترك است. افكار عمومي تركيه كه سربازان وطن را در حد بت مي*ستايند به خشم آمده و توضيح آمريكا مبني بر اشتباه گرفتن افسران با ياغيان را به علت نداشتن يونيفرم نظامي نپذيرفتند. دره گرگها با اين حادثه تاريخي شروع مي*شود و سپس قسمتهاي خيالي آن ادامه مي*يابند. يكي از افسران ترك كه نمي*توانست حقارت ناشي از دستگيري توسط آمريكاييان را تحمل كند دست به خودكشي مي*زند. نامه وداع او خطاب به پولات آلمدار، يك افسر اطلاعاتي برجستة ترك است. پولات شخصيتي جيمز باندي دارد و با خواندن نامه دوستش تصميم به انتقام از آمريكاييان مي*گيرد. پولات و مردانش سرانجام زين و سربازانش را پيدا كرده و به كمك جنگجويان عراقي در نبردي خونين به زندگي آمريكاييان خاتمه مي*دهند. شهردار استانبول، قدير توپاس، در مراسم افتتاحيه فيلم به آسوشيتدپرس گفت: «دره گرگها فيلم موفقي بود ... شرافت هيچ سربازي نبايد لكه*دار شود.» موفقيت فيلم علاوه بر اين عوامل مديون سريالي تلويزيوني به همين نام است كه ظرف سه سال گذشته جزء پربيننده*ترين مجموعه*هاي تلويزيوني تركيه بوده است. قهرمان فيلم همان قهرمان سريال است كه به جاي تعقيب مافياي تركيه و ايادي*شان به جنگ آمريكاييان مي رود. ديپلمات مذكور مي*گويد: «محبوبيت فيلم نه فقط به خاطر شعارهاي ضد آمريكايي يا ضد يهودي آن، بلكه ناشي از موفقيت كم*نظير مجموعه تلويزيوني آن است. اگر قهرمان فيلم با تروريستهاي تندرو مسلمان مي*جنگيد همين موفقيت را به دست مي*آورد. شايد در نسخه دوم دره گرگها قهرمان فيلم با القاعده مبارزه كند يا به شكار اسامه بن لادن برود.» بيزي كه نقش پزشك يهودي را بازي مي*كند و اندام مردم را به ثروتمندان نيويورك، لندن و تل آويو مي*فروشد بازيگر مشهور هاليوود است. ويكي رابرتز، وكيل بيزي، مي*گويد كه موكلش حاضر به مصاحبه نيست اما طبق مواد قانون اساسي مي*توان از ايشان دفاع كرد. او گفت: «در آمريكا ”اصلاحيه اول“ حامي آزادي بيان است. اميدوارم دوباره به دوران مك كارتي باز نگرديم.» رابرتز افزود: «اگر بيزي نقش يك متجاوز به عنف را بازي كند كسي فكر نمي*كند او در زندگي واقعي*اش چنين شخصيتي دارد. او بازيگر است نه سياستمدار.»
Posted on: Sat, 31 Aug 2013 13:42:46 +0000

Trending Topics



Recently Viewed Topics




© 2015